درخواست بلر برای دخالت بينالمللی در بحران خاورميانه
احمد زيدآبادیتحليلگر امور خاورميانه
درخواست تونی بلر برای دخالت جامعه بينالمللی در بحران خاورميانه موضوع تازهای نيست
تونی بلر، نخست وزير بريتانيا، روز سه شنبه (4 ژوئيه) در مقابل کميته ارتباط پارلمان (جلسه روسای کميته های مختلف پارلمان) کشورش ضمن 'ترسناک و شوم' دانستن بحران جاری بين اسرائيل و فلسطين خواستار دخالت بينالمللی برای پايان دادن به اين بحران شد.
آقای بلر با اعلام اينکه محکوم کردن هر کدام از دو طرف درگيری کمک چندانی به حل بحران نمیکند، تاکيد کرد که مشکل بين اسرائيل و فلسطينیها توسط خودشان قابل حل نيست و بنابراين جامعه بينالمللی و بخصوص آمريکا بايد در يافتن راه حل دخيل شوند.
ابتکاری تازه يا تکرار حرفهای گذشته؟
درخواست تونی بلر برای دخالت جامعه بينالمللی در بحران خاورميانه موضوع تازهای نيست و طی ساليان گذشته بارها توسط رهبران جهان تکرار شده، اما در عمل دخالتی که سبب حل ريشهای بحران شود، صورت نگرفته است.
بحران خاورميانه که با اعلام استقلال اسرائيل در سال ۱۹۴۷ وارد مرحلهای از کشمکش منطقهای شد، در واقع با دخالت بينالمللی و رای مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر تقسيم فلسطين به دو کشور عرب و يهود آغاز شد.
جنگهای اعراب و اسرائيل نيز هر بار با صدور قطعنامهای از سوی شورای امنيت سازمان ملل به آتش بس منجر شده است.
به رغم اين سابقه، سازمان ملل در سالهای اخير از دخالت موثر برای پايان دادن به بحران خاورميانه خودداری کرده و دليل آن نيز سياستهای خاص آمريکا و اسرائيل برای دور نگه داشتن جامعه بينالمللی از روند حل احتمالی بحران بوده است.
مخالفت دولتهای اسراييل اعم از چپ و راست و ميانه با دخالت سازمان ملل در حل بحران خاورميانه کمابيش روشن است.
اسراييل میداند که برداشت بينالمللی از قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنيت سازمان ملل بازگشت اسرائيل به مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ و باز پس دادن بيتالمقدس شرقی به فلسطينیهاست، ضمن آنکه قطعنامهای نيز در مورد حق بازگشت آوارگان فلسطينی به زادگاهشان وجود دارد.
دولت اسرائيل با چنين برداشتی از قطعنامههای سازمان ملل مخالف است و میکوشد تا از طريق توافق دوجانبه با اعراب، بخشی از اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ را برای خود حفظ کرده و مساله آوارگان را نيز خارج از قطعنامههای سازمان ملل به سود خود حل کند.
از همين رو، دولت اسرائيل با هر ابتکار بينالمللی که به باز شدن پای ناظران سازمان ملل به سرزمينهای اشغالی منجر شود، سخت مخالف است و آمريکا و برخی ديگر از کشورهای غربی نيز هم به دليل اعتقادشان به اصلاح مرزهای سال ۱۹۶۷ و هم برای جلب رضايت اسرائيل از موضع رهبران تلآويو جانبداری میکنند.
با دور ماندن سازمان ملل از روند حل بحران خاورميانه، درخواست برای دخالت بينالمللی در حل بحران خاورميانه به لزوم دخالت ايالات متحده آمريکا تقليل يافته است.
دخالتهای مرحلهای آمريکا برای حل بحران نيز تاکنون به نتيجه ملموسی نرسيده است. بيل کلينتون، رئيس جمهور آمريکا از حزب دموکرات، در طول هشت سال رياست جمهوریاش با اختصاص بخش مهمی از فعاليتهای ديپلماتيک خود به حل بحران خاورميانه، در نهايت بدون دستيابی به نتيجه، ناکام و شکست خورده کاخ سفيد را ترک کرد.
جمهوریخواهان که پس از کلينتون به رهبری جرج بوش وارد کاخ سفيد شدند، اين درس را از سلف خود آموخته بودند که صرف وقت بيش از اندازه آمريکا برای حل بحران خاورميانه، نوعی اتلاف وقت است. بنابراين آنها در ابتدا، خود را تا اندازه زيادی از معرکه بيرون کشيدند تا وخامت اوضاع دو طرف فلسطينی و اسرائيل را به ضرورت دستيابی به صلح و دخالت طرف ثالث متقاعد کند.
وخامت اوضاع در طول انتفاضه دوم البته دو طرف را تا حدودی به دخالت طرف ثالث و ملايم کردن مواضعشان متقاعد کرد و آنان را به پذيرش "نقشه راه" که توسط کميته چهار جانبه بينالمللی متشکل از آمريکا، روسيه، اتحاديه اروپا و سازمان ملل تدوين شده بود، وادار ساخت.
اما خودداری کميته چهارجانبه از دخالت در روند اجرای نقشه راه از يک سو و پيچيدگی اوضاع از سوی ديگر
مانع عملی شدن نقشه راه شد.
اينک که با به قدرت رسيدن حماس در فلسطين، اوضاع منطقه بيش از پيش پيچيده شده است، به نظر میرسد دخالت عملی جامعه بينالمللی از طريق سازمان ملل موثرترين راه خاتمه دادن به بحران باشد.
سازمان ملل میتواند دو طرف ماجرا را ملزم به اعلام آتش بس کند و آنگاه برای تضمين رعايت آتش بس ناظرانی در سرزمينهای فلسطينی مستقر سازد تا طرف نقض کننده آتش بس را شناسايی و سپس از طريق شورای امنيت مجازات کند.
اين راه حلی است که فلسطينیها بارها از آن حمايت کردهاند، اما دولتهای اسراييل و آمريکا زير بار آن نمیروند.
اگر درخواست تونی بلر برای دخالت بينالمللی در بحران جاری در فلسطين اشارهای به فرمول فوق باشد، میتوان آن را گامی بلند در جهت موافقت غرب با استقرار ناظران سازمان ملل در سرزمينهای فلسطينی دانست، استقراری که به احتمال زياد منجر به آرامش و سپس صلح خواهد شد.
اما اگر منظور بلر دخالت محدود و مقطعی آمريکا باشد، نمیتوان از آن انتظار زيادی داشت.